انعکاس...

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۷
  • ۰

چند شب قبل شنیدم؛ تو کربلا سه تا لحظه نا امیدی وجود داشته...

اولیش وقتی بوده که امام حسین داشتند حضرت علی اکبر رو راهیِ میدون می کردند که تو اون لحظه یه نگاهِ نا امیدانه به پسرشون میکنن چون می دونستند دیگه برگشتی در کار نیست!

دومیش زمانی بوده که تیر به مشک حضرت عباس میخوره و نا امید میشند از رسوندن آب به خیمه ها!

و سومیش هم مربوط به حضرتِ زینبِ. اون موقعی که امام حسین اومدند به خیمه برا خداحافظی، و گفتند دیگه این آخرین خداحافظیِ منه!

این سه لحظه رو فقط برا این نوشتم چون خودم لحظه اول و سوم رو برا اولین بار بود که میشنیدم، گفتم شاید برای شما هم تازگی داشته باشه.

خدا رو قسم بدیم به هر کدوم از این لحظه های نا امیدی که نا امید مون نکنه.

التماسِ دعا.

  • Berkee 🌿