دو نوع سکوت وجود دارد: سکوت با خود و سکوت با دیگران. هر دو شکل به طور مساوی رنجمان میدهد. سکوت با خودمان تحت حاکمیت انزجار شدیدی است که از بیارزشی برای روحمان، گریبان خودمان را گرفته است؛ آن چنان زبون که شایستگی ندارد چیزی دربارهاش گفته شود. بدیهی است که باید سکوت با خودمان را بشکنیم؛ اگر میخواهیم شکستن سکوت با دیگران را بیازماییم. بدیهی است که اصلا حق نداریم از خودمان نفرت داشته باشیم. هیچ حقی برای سکوت افکارمان در مقابل روحمان نداریم.
[از سکوت، ناتالیا گینزبورگ]
- ۹۷/۰۱/۳۰