انعکاس...

  • ۰
  • ۰

وادی دوازدهم

توی دعای عرفه دوازده بار اومده "لا اله الا انت سبحانک انی کنت من..."

این ها دوازده تا وادی هستند که اولیش شکستنِ نفس هست و آخریش توحید در محبت! این وادی آخر، همون وادی مقدس طُوی هست. وادی طُوی، وادی توحید در محبت، یعنی کسی توی قلبت در کنار خدا قرار نگیره و همه یه پله پایین تر باشند. واسه مشخص شدن حساسیت و سختی های این وادی سه تا مثال میشه زد:

۱- حضرت عیسی که به دنیا اومدند، وقتی گریه میکردند، چون حضرت مریم شیر نداشتند که به بچه بدند، از خدا طلب غذا و آب کردند و خدا براشون از درخت خشکیده خرما و از زیر پاشون آب قرار داد. یک روز حضرت مریم از خدا میپرسند که چی شده؟ چرا اون موقعی که من تنها بودم و توی محراب عبادت میکردم، برام غذا و میوه میفرستادی اما حالا باید خودم طلب کنم؟ چرا رفتارت با من عوض شده؟
خداوند میگه چون رفتار تو هم عوض شده؛ قلبت دیگه جایگاه من به تنهایی نیست! که همینجا حضرت مریم توبه میکنند و خدا برای پذیرفتن توبه شون میگه که باید با عیسی بری داخل شهر...

٢- حضرت موسی با همسر و فرزندشون داخل یه بیابانی بودند. برای جلوگیری از حمله ی گرگ، حضرت موسی میرند هیزم جمع کنند تا آتش درست کنند. بین راه خدا شروع میکنه به صحبت کردن باهاشون ولی ایشون حواسشون صد در صد پیش خدا نبوده. خدا صبر میکنه، صبر میکنه، اما بالاخره از حضرت موسی میپرسه چرا حواست نیست؟ حواست کجاست؟ حضرت میگن زن و بچه م وسط بیابون هستند، از ترس اینکه "ممکنه" گرگ بهشون حمله کنه، حواسم پیش اوناست!

٣- وقتی حضرت ابراهیم بعد از سال ها پسرشون رو میبینند، چنان اسماعیل رو به آغوش میکشند و از دیدنش لذت میبرند که باز اینجا هم ایشون از این وادی فاصله میگیرند و وقتی توبه میکنند، خدا برای پذیرفتن توبه شون، ایشون رو با ماجرای قربانی کردن حضرت اسماعیل امتحان میکنند.

اما بیایم سراغ امام حسین؛ میشه گفت کربلا همون وادی طُوی ست. امام حسین نه تنها لحظه ای از این وادی فاصله نگرفتند، بلکه توی روز عاشورا، هر لحظه برای خدا، با رضایت، یکی از عزیزانشون رو (جلوی چشم اعضای خانواده شون) تقدیم کردند...!

 

+ خیلی خلاصه وار و نقل به مضمونه.

  • ۹۸/۰۶/۳۱
  • Berkee 🌿

نظرات (۷)

  • محمدعلی ‌‌
  • یه‌سری تناقض و تعارض توی متن هست. 

    ۱. «کسی توی قلبت در کنار خدا قرار نگیره و همه یه پله پایین تر باشند» و «چون رفتار تو هم عوض شده؛ قلبت دیگه جایگاه من به تنهایی نیست!» با هم فرق دارن. توی اولی میگه که توی قلب آدمی، میتونی انواعی باشه و اگه فقط پله‌ی پایین‌تری از محبت رو داشته باشه حله. اما توی دومی، همین رو رد می‌کنه و می‌گه باید خدا به‌تنهایی در قلب باشه.

    ۲. «امام حسین نه تنها لحظه ای از این وادی فاصله نگرفتند،...». این گفته هم، با روایاتی که از حرف‌های امام هست، و با بندهای قبلی، تعارض داره. مثلاً امام بعد از حضرت عباس، میگن که «الان انکسر ظهری و قلت حیلتی». اگر این فاصله گرفتنه، که بندهای قبلی نقض میشه، اگر فاصله گرفتن نیست، پس بازم بندهای قبلی نقض میشه. 

    پاسخ:

    در رابطه با مورد اول (جایگاه من به تنهایی نیست) منظورم توی همون بالاترین پله بود. یعنی اینکه دوست داشتن عیسی توی قلبت یه پله پایین تر از دوست داشتن من نیست. (مثلأ هم رده ست یا بالاتره) اگه از جمله همچین برداشتی نمیشد، ببخشید قطعأ بخاطر بد نوشتن من بوده.


    اما مورد دوم؛ اول این رو بگم که به شکل قطعی جایی نگفته کربلا وادی طوی هست. یعنی اشاره هایی شده اما مستقیم نگفته، بخاطر همینم نوشتم "میشه گفت"

    و غیر از این، چجوری ما میتونیم بفهمیم این حرف که امام گفتن کمرم شکست و چاره ای برام نموند، با جایگاهی که خدا توی قلبشون داشته، در تناقضه؟ منظورم اینه از این جمله چطور میشه اون پله رو تشخیص داد.

    Ba comment e avval bishtar ertebat bargharar mikonam ta matn

    پاسخ:
    خوبه.
  • مهتاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
  • ببینید مفاهیمی در این ابعاد رو نمی‌شه «نقل به مضمون» بیان کرد. بهتره یا بیان نشه یا با کامل‌ترین توضیحات و عبارات بیان بشه.

    پاسخ:
    ممنون از نظرتون اما خب قطعأ نمیشه هزار صفحه رو غیر از به مضمون نقل کرد. نقل به مضمون به معنی نقل اشتباه نیست فقط ممکنه چیزی که من میخوام بیان کنم، بخاطر استفاده یا عدم استفاده از یه واژه، کاملأ روشن بیان نشه و خب این ایجاد سوال میکنه.
  • حسین مداحی
  • فکر کردن به اینکه اون بزرگا کجان و ما کجا واقعا سخت و عجیبه!

    اگه اونا به خاطر این مسئله تنبیه میشن ماها که واویلاست حالمون.

    پاسخ:
    دقیقأ!
    واقعأ حتی فکر کردن بهش هم وحشتناکه.

    با مهتاب موافق نیستم. اتفاقاً به نظرم هیچ ابهامی در کار نبود و در عین سادگی تونست پیام خودش رو برسونه. 

    پاسخ:
    ممنون خدا رو شکر پس :)

    گیج شدم :) 

    چی شد چی نشد 

    پاسخ:
    چرا :)
    کجاش دقیقاً 

    چقدر فاصله دارم با این وادی، خود خدا میدونه...

    پاسخ:
    منم عین این جمله رو به خودم گفتم..

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی